بنگر که روح زخمی ام اعجاز می کند

ساخت وبلاگ

بنگر که روح زخمی ام اعجاز می کند
کنج قفس شکسته و پرواز می کند

فواره ای که تشنه ولی  رو به آسمان
تمرین سرفرازی و  آواز می کند

راز هزار درد دلم را گرفته است 
رازی که مثل زخم دهن باز می کند

حالا در آستانه ی یک نقطه ی سیاه
 بنگر چگونه ساز سفر ساز می کند

بعد از حضور عشق چه کردم که مدتی ست
دنیا مرا غریبه برانداز می کند

روزم به های و هوی قفس ختم می شود
شبها دلم به یاد تو غم ساز می کند

گاهی به ارتفاع غزل قد نمی کشم
گاهی غزل برای دلم ناز می کند

با این همه سکوت به پایان نمی رسم
وقتی که شعر , همهمه  آغاز می کند

#زهراضیایی بروجنی

+ نوشته شده در سه شنبه یازدهم آذر ۱۳۹۹ ساعت 14:57 توسط زهرا ضیایی  | 
خدا کند که تو هرگز شبیه مانشوی * زهراضیایی*...
ما را در سایت خدا کند که تو هرگز شبیه مانشوی * زهراضیایی* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ziaei1356 بازدید : 84 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 16:41